دانلود و متن آهنگ بد شدم یاس

دانلود آهنگ بد شدم یاس

دانلود و متن آهنگ بد شدم یاس

متن آهنگ بد شدم یاس

متاسفانه این و یاد گرفتم نخندم حتی بعد این که فاز گرفتم با یه جوک

تا بلند خندیدم سریع محکم دستم و گاز گرفتم

فهمیدم که خوب بودن من بازتاب نداره

وجدان تا آخر این داستان سرابه

فهمیدم کبابی آثار ثوابه

به محتاج فقط بگم که بازار خرابه

فهمیدم گناه می تونه یکی دو روزه عادی شه

حتی معنوی ها تو یک لحظه مادی شه

یاد گرفتم که تخریب کنم تا یه معروف دیدم بگم ولش کن شاخ میشه

یاد گرفتم که از همه دورم آتو جمع کنم تبدیل به اسلحه کنم

درده دلا رو بشنوم و وقت دعوا همون دردلاشون و مسخره کنم

تو دل یک شهر پر از فاز های منفی راه های مخفی

پر خطر مارهای افعی ایستادیم توی چهار راه تردید

درگیری که سکوت کنم و مظلوم تر شم

اجازه بدم که همه از روم ردشن

یا بشم یه نامرد که با طبیعت خودش و وقف داد با مرگ آدمیت

نگو مسئله و واکنش باز خوب مسلمه هر کنشی واکنش داشت

رود بودم سد شدم روز بودم شب شدم

خوب بودم رد شدم و بد شدم

نسل به نسل خون به خون

این بین ما می چرخه اینو خوب بدون

ما مثل دومینو به هم ضربه می زنیم

تو به من، من به اون اون به اون

مگه خودم خیر دیدم جواب خودم و خیر میدم

اون که داشت میدید دارم از بین میرم

پیک می زد بعد مزه میل می کرد

ای ایزد خودت شاهدمی

حس می کنم دارم میرم توی چاه عمیق

قبول کن دفاع تو این مورد وارده

منم بد نبودم ولی خودت یادته اون روزی رو که وایساده بودم صف کپن

دیدم یارو پشت بنز خف کپل نشسته بود یه غول بی ریخت

که از سر تا پاش فقط داشت پول می ریخت

تو اون لحظه حس کردم که روز مردنمه

دیدم اون که کنارشه دوست دخترمه

منو دید ولی من غریبه بودم

با همون مانتو که من خریده بودم

این همه تو عشق دادی اونم پاداشت

رفت باهمونی که آویزون از باباشه

یه اعتصاب ناهار یه اعتراض مامان

 یعنی بنز دم دره یه پاپیونم بالاش

لفض میاد که روش حساب کنن

میگه می خواد به اموال پدر اضاف کنن

خیلی خود ساختس همون بنزم از باباش خردید

 از دم قسط ماهی هزار تومن

ولی من قرض کردم تا برات خرج کردم

من کف خیابون و برات فرش کردم

من واسه داشتنه تو نذر کردم

من تو رو یه فرشته فرض کردم

من با تنهاییم تو تن هایی که تو رو ولت می کنن تو اوج تنهایی

تو شهر پر نقاب تو با اون بخواب من با قرص خواب

اگه بپرسم اون کیه که باهاشی

بهم میگی با لبخند بابا اون داداشیمه

همون داداشی ها دوشیدنت

لباس و کندن و تو رو پوشیدنت

گفتم تو خراب میشی اونو آباد می کنی

تو که عروس نمیشی اون و داماد می کنی

هی تو که حرفات تا این روز دروغه

یه توزردی که حتی نیم روت دو روئه

گفتی بر می گرده بازم خوامش می کنم

گفتی ببخشید حله خواهش می کنم

بعد شش سال درای دلت باز شدن

واسه خودم امدی یا چون که یاس شدم

یاس نگه دار فقط واسه رپ

اون به کنار چون در اصل من یاسرم

اون که واسه اسمش ریاضت کشیده

حق بده پشت میز ریاست بشینه

دارم عقده هام در میارم از دلم

سرت و درد میارم

معذرت تو شاد باش من که نبودم داش

تو این آهنگ تو سنگ صبورم باش

البته اینم یه حرف جالبه

که ما تموم حرفامون حق به جانبه

ما از خوبیامون دم زدیم وگرنه

منم به خیلیا کم بدی نکردم

پول، دختر، موقعیتم خدای بد نبوده عمق نیتم

ولی بذار بد و بیراها رو حوالم کنن بلکه خالی شن حلالم کنن

منم یاد گرفتم اینا رو از اجتمامون

اینا توجیح نداره کارم اشتباه بود

اگه درد دارم بوده حقم لقم

یه حساب کتابی بوده که مونده عقب

بگذریم میرم با یه دید روتین

بشنو بگو بسه بس که دیکته خوندی

توام اگه زندگیه ما رو دیده بودی

تو صد تا ترک سر تا پای ما رو می نمودی

ولی واسه من رپ یعنی داستان

از اون که زخم خورد ولی باز واستاد

آره رپ یعنی آرمان از زیر زمین پرواز به آسمان

دانلود و متن اهنگ بیم از یاس

دانلود و متن اهنگ بیم از یاس


ضربآهنگ : عرش
مسترینگ : رادفر
مدیر تولید : سجاد ترابی
لیبل : فریاس
نقاشی : هانیه صدری
تیم تولید : آیدین علیپور
علی اسماعیلی

[کورس]
پَرسه در جریان امواج صوت
چِشم تصویر دریای سرخ
من افزودم از طول به پهنای عمر
یه سایه تو اعماق نور
[ورس یک]
این گوسفند چاق، میراث قوچه
که بی دردسر تنها می سازه گوشت
یه دیدگاه پوچ که میزبان هوشه
یه از خونه بیزارِ بیگانه جوش
همه لب ها تنور، کسی همراه نبود
نه چندان صبور، از این تنگنا کبود
همه متن ها رَوون، شست ها زَبون
اما معنا معلومه از مبنا محرومه
تو هر واژه خوف، از ماشه گفت
بذر اون سیم خارداری که ریشه کرد از ما شکفت
پس در های قفل، دل همسایه مرد
تَــهِ سرمایه سوخت
این یعنی بی مقدمه، بیم مقدمه
تو این محوطه، کی مردّده؟
یه نردبون صاف، به قعر گورستان
یا حبس موندگار، یه نسل خونه زاد و بیم شکم
یه پُل رو بُهت و وحشتِ جمعیت
یه نردبون شعله ور تو مرکز قرنیت
به لطفِ مُهرِ اَفسَرِ امنیت
فقط سقوط آزاده با حداکثر ظرفیت
از خودم بیشتر از همه ترسیدم
اون طفل معصومی که شده حضرت مَعصیَت
این سروده های ناب لحظه های سکوت رو
به مغز تبریک بگو به قلبم تسلیت
من در پی کنج پنهان
واسه حدس این سرنوشت موج پیما
نه دیگه مرغ شیدام، نه تو عمق میدان
تنها نور باقی از هر نقطه پیداست
یه رخ بنما بِما تا برهنه تر
ببینی چهارستونت رفت به رهن ترس
که خورده به ایست، این قومِ گُمِ توبه نِویس
یه طعمه ی ریز، بقول کهنه رییس:
از دشمنان برند شکایت به دوستان”
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟
سعدی تو کیستی که در این حلقه ی کمند|
چندان فتادند که ما صید لاغریم” (به به!)
همین بوده ما هم عین مابقی
روانه ایم به کام مرگ رو این ریل نامرئی
ما… نتیجه سلیقه و میل داوریم
نه مصرع اولیم، نه بیت آخریم
[کورس]
پَرسه در جریان امواج صوت
چِشم تصویر دریای سرخ
من افزودم از طول به پهنای عمر
یه سایه تو اعماق نور
[ورس دو]
خنده های کودکانه، مَقَرِ دوستی
صدای نَکَرِه اون تَه گفت نخند بگو سیب
دستور ها تیز، درس خونا میخ
به تخته، سیب رو گفتی دندونا ریخت
گفت درکش نکن همین رو فرو کن توت
شروع کن کور از همین افق غروب کن زود
ولی من تو این فضای تحت نظارت
تجدید‌ شدم تا واسه خودم وقت بذارم
اونی که منتظره تکلیفش رو بگن
از همین حالا ورق های تقویمش رو بِکَن
محافظ خویشتن تو حادثه نیستن
هر چی گل مچاله تر رایحه بیشتر
ولی اون حرف رو از اون جاکشه می شنید
که دیدش جز انعکاس تابش دیش نیست
شاه بیت هاشون غلام دربار
با ملکه ی ذهنی که به سادگی یه فاحشه بیش نیست
اون که به ابلهیت جرأت می گه
بهش هویت میده، حرفش حجت میشه
نکتش اینه: بی رحم جلوه دادن این ادم ها
داره برعکس بهشون حس قدرت میده (صحیح)
حریم اعتراض پاره شد علنا
چون یه عده از واقعیت واقشو بلدن
اونی که جیغتو می کشه تَهِتو ببینه
دیگه لزومی نداره جلو لبت رو بگیره؟
می ترسم و می نویسم عذابش نمونه
چرا داد بزنم وقتی شعر حالش معلومه؟
اون که سلاحش قلم و سازش زبونه
می دونه حتی یه فاتح با یه “ه” کارش تمومه
تو ذات جماعت بی اصلی اینه که
رو حیثیت آدما برچسب بکوبه
با همون زبون از حقوق بشر بخونه
مثل اینه که باتلاق رو با لجن بشوره
یه توجیه گذرا واسه تو جیب و گذران
هرجا نگاه کنی یه هوچی خوش ادا
شده مرید خودزن ها، این محیط مبتلا
حتی اعتراض می کنه واسه تولید محتوا
نصف مخاطب ها مخ ها تباه
رخ ها نما صبح ها شب ها جفت پا هوا
همگی محو یه منظره ی مضحکن
که هر کی بیشتر از این درخت موز بکنه بت شکنه؟
[کورس]
پَرسه در جریان امواج صوت
چِشم تصویر دریای سرخ
من افزودم از طول به پهنای عمر
یه سایه تو اعماق نور
[ورس سه]
صاحب کل، من عابر کور
از جاده به دور، لایق نور
چاره بجو، ساده بگو
از سال نکو، ختم این قائله کو؟
مقابل کوه وایستا همه نگفته هاتو معامله کن
تا سبکبال دوباره بشی وارد گود
تو باش و کوه و باشکوه بشنو بی کم و کسر
اونه که می تونه حس پشت سینمو وصف کنه
کله ای که می زنه کج
این نفسی که هنوز داره می دمه گرم
بدنبال گوش میون این همه کر
صدات می زنه تو این جو بی برکت
چرخ بی حرکتی که قعر دره سرید
علم خارج از کنترل و یه فهم اریب
نظم نوین، زوار رو داده دست کووید
تسمه برید، دنیا از یه عطسه گُریخت
کمر شهر جلوی چشام شکست
من دیگه نمی خوام خودمو نجات بدم
چون کور ترین این رشته ی هزار گِره ام
خوشم میاد جا زخم هامو فشار بدم
خُمار چشم، سنگین رو هم اُفتاد پلک
دنیام بینِ تُنگِ آبِ حباب شکل
پای وجدان، سایه افتاد (یک!)
لای مشتام جای خودکار (دو!)
خمار چشم، می پیچه به هم اوضام چرت
اتاق چرک، انگار دفنه زیر طوفان شن
مواظب، گرفتم به سر کُلام سِفت
وابَستگی، وارَستِگی، کُدام یک؟
[ورس چهار]
وقتی خیابون ها جا مردم شده پر پلیس
مهاجرت میشه تنها میانبر گریز
بهتر اینه که جای لباس پلوخوری
جلو آینه جلیقه ضد گلوله پرو کنی
همه پوست ها زبر و کلفت تر از کروکودیل
علنی تر از اینه که بخواهیم قلو کنیم
اتاق فکر حقیقت ها تَهِ هلفدونی
فک رو پلمپ کنی یا فکّ پلمپ کنی؟
هر چی گفتیم آقا اینجا غربال می خواد
می‌بُرید کار خودشو انجام می‌داد
هر نفر بعد نقض نفر قَبله
چه فرقی داره یک با صد کاندیدا؟ ها؟
کچلِ حسن، حسنِ کچل
آخرسر خلق الله وسط هچله
امنیت رو میگیره میشه مظهر وحشت
خطری ترین تصمیم‌ها تو خلوت بشره
نتیجه از جمیع داده‌ها
ایران قشنگه ولی از نگاه شازده ها
فضل پدر چه لطفی داره واسه ما؟
که بابا فاضل بود و فرزند شده فاضلاب!
دریغا، که گرسنه ترینی توی غنی ترین خاک
که دنیا مدرن و ما تو عمیق‌ترین خواب
که تصویر ها زشته توی ظریف ترین قاب
که تصمیم‌های اشتباه تو ضعیف ترین
راه ممکن، در اصل ما بازیچه
ما طرفیم با نارسیست آزار پیشه
از فساد نگو وقتی که بازار هیچه
خب دست که بسته باشه پا باز میشه
ما نگاه را از عقربه کندیم
واسه نجاتمون دغدغه مندیم
ما واسه اینا عین یه جدول حلّیم
میدونن هر جا بریم عین کفتر جلیم
تصویر ها رد میشه از زیر چشما همه
تو دست میکشی الباقی رو میکشه لبت
کرختی میاد سراغ نیمه چپت
روز یعنی فقط انتظار پیله ی شبت
ریزش برف رو سینه شهر
تا پیچش برگ رو سیم کش برق
مدام یه سواله که ضمیمه شعرمه
اینه که آیا بینش کم از بیم شکمه؟
اینه حال ملّتی که در اصل تک به تک حقایق رو میبینه اما از لای میله ها
لاله ها خشکن از اونا که دونسته اسید ریختن به زیر پای ریشه‌ها
اونکه خوابه الان بیدار و برعکس اونی که همواره بیدار خواب زیر خاک
کلی خشم فروخورده که ازت ساخت یه سمبل صبر، لال و بی دفاع
کار؟ پا نمی‌ده پام
زمان بی صاحاب یه لحظه واینمیسته باهام
فقط به لطف شُربِ باده خیسه کام
خودم رو گم کردم من لای گیس یار
تنها شک و تردیده بار کیسه هام
تو این کشمکش داره پاره میشه لام
مینویسم با علم به اینکه پانویسه جام
وای به حال اون که افتاد تو دام این صدا
با ذهنیت هار گرسنه
صرف نظر از اینکه چه کاری درسته
مثل همگان واسه غم نان میدوی
مثل اسبی که زوری شده یار درشکه
دلیل رفتن جاذبه ی خارج نیست
نه! علت دافعه داخله
فراری دادن یک قافله ی غافله
یه مریض مُسری پی جامعه سالمه
خونه سراسر جدل بحث آشوب
پدر که به ما داد فقط اخم هاشو
بچه‌های دوستشو بغل کرد با شوق
به ما که می رسید کمربند وا شد
شک و شُبهه جای ایمان
یه مغز مونده لای سیمان
و کله گنده های بی نام
به سمت قلّه های ایران
خب اصل کاری توپ جمع کنه
اون چوپونه که میخواد آدمهارو گوسفند کنه
وظیفه مسئول فقط دستور به سرکوب اونه
که بهش وظیفه ها را گوشزد کنه و لاغیر
این آدما رو شکار دیده برای صید
شعار میده فردا بله الان خیر
وقت جواب به ارباب رجوع سرا غیب
و مابین ناگفته‌ها کلافه ایم
همه از دم کُفری
شخصیت‌های بی ثُباتِ چند قطبی
کار ما داره میگذره از بطری
دادا کالیبر رو ول کن ما هم قُطریم
چنگیز وار اومده از ریشه بکنه
اونی که مالید صد سال راه رو میره یک شبه
ما مثل پروانه نشستیم خیره به شمع خاموش که یک خبر بده دیگه بشنوه
پیله ی من به دیده ی حق
حتی میکشه صمغ از شیره سنگ
ولی یه سواله که ضمیمه شعرمه
اینه که آیا بینش کم از بیم شکمه؟
[ورس پنج]
گوش به زنگه
توش یه جنگه
کل توشه سنگه
رد سایه ها رو بگیر
خودت می رسی به چراغ جاده ها
وقتی فصل آخر این مملکت رو خزان دیدی
می بینی عدل و انصاف واسه همه تساوی نی
تو صف روادیدی، صبح دم اذان میری
فردا تو خیابون غریبه محو تصاویری
از سر صبح واسه نون شبت بساط چیدی
سبک زندگیرو عوض می کنی اگه فضا دیدی
یا پالتو پوست گرگ تنت به سگت غذا میدی
کله سوت کشید از بس که ما این همه تضاد دیدیم
کاش میشد بگم مثبت اندیشم
این چشم ها هر جا میرن لنز مستند میشن
وقتی هیچی می بینی پیش نمیره طبق نقشه
میگی همین آلونک توو بیابون یه لنگه کفشه
ولی مهمون تو کاخ میزبان هم معذبه
کالبدش رو زمین و از درونش معلقه
حتی اگه مدرنیزه تو دی.ان.اِیِ ش رسوخ کنه
باز بین وطن و بی وطنی مردده
اینجا دغدغه رو دانش و علوم و اسراره
میگن هدف محققه ولی با رفع پیش نیاز
حیات تا وفات رو اصول و برنامه
میپرسه تو برنامت چیه؟ میگم هرچی پیش بیاد
وقت صرف تولید سرا گرم کالا
تاریخشون دقیقه، من میگم ایشالله
انگ واژه جهان سوم سبب میشه
ایده هام به محض زاده شدن کفن پیچه
غرب یعنی منطق یه غزل پیشه
جدیت سردی که با خنده بزک میشه
قصه مهاجری که تو خاک وطن ریشه کرده
ولی در حال وداع از اون طرف شیشه
تو پیچی که حتی بلد گیجه
یه نگاه از ما هزار و یک قدم پیشه
مثل مورچه ای که زیر خاکه
تو ظرف شیشه ای نمیدونه هر لحظه داره رصد میشه
من واسه بیان حرفام دنبال مثال بهترم
فصلی ندیدم توو کتاب کشورم
من تلنبار خاطره از هزار و یک شبم
گوشامو باد می کنم خودم صدامو بشنوم
گوش به زنگه

جهت حمایت از آهنگ بیم یاس لطفا با مراجعه به لینک زیر ویدیو را در یوتیوب تماشا کنید

مشاهده ویدیو در یوتیوب

دانلود و متن آهنگ نه میتونم جلوت این بحثه رو نوازش امیر تتلو

آهنگ نه میتونم جلوت این بحثه رو نوازش امیر تتلو

دانلود و متن آهنگ نه میتونم جلوت این بحثه رو نوازش امیر تتلو


آهنگ من باهات قهرم امیر تتلو – کلیک کنید


نه میتونم جلوت این بحث رو بازش کنم

رو به راه نیست احوالم ، شبا بد روزا درگیرِ کارم

حالم خوش نی ، تو منو کشتی

پشتِ پنجره میشینم و خنده این پشت نی

اخما توو هم ، غُصه ها کوهن

انگار مجبورم که ازت دورم

بی تو این شب ها چقده شومن

دانلود اهنگ تتلو ما شاه و بی بی بودیم

چقده رفتارت تاثیر داره رو من

نه میتونم جلوت این بحثه رو بازش کنم

نه میتونم با غمِ تنهایی سازش کنم

نه غرور اجازه میده که به تو خواهش کنم

ولی من دلم پَر میزنه موهاتو نوازش کنم

نه میتونم جلوت این بحثه رو بازش کنم

نه میتونم با غمِ تنهایی سازش کنم

نه غرور اجازه میده که به تو خواهش کنم

ولی من دلم پَر میزنه موهاتو نوازش کنم

یه چیزی میگم بهت شاید بخندی بهم

شاید اصلاً چِشاتو باز ببندی بره

یه چیزی میگم فقط ، در حدِ گله

اذیت میشم بس ک چِشمات خوشگله

یه چیزی میگم ، یه چیزی میشنوی

دانلود و متن آهنگ سرکوب یاس با کیفیت 320

آهنگ سرکوب یاس

دانلود و متن آهنگ سرکوب یاس با کیفیت 320

متن آهنگ سرکوب یاس

کار طولانیه ، حوصله کن

پُر کار بودن به خیلی چیزا بستگی داره

مهم ترینش انگیزست ، وقتی به آینده فکر کنی کم کار میشی

ببین رپ یه اسبِ وحشیه که سوار کار نداره

نمی تونه کسی ازش توو ایران مایه حلال وار دراره

تا جایی که هنرمند هیچ فرقی با یه خلافکار نداره

پس هر کی سَرِ میز ما اومد بگو که قرارداد نیاره

اینه که تا قسط ها زیاد شد کم کم ورس ها کم شد

از اون طرف چه جرم هایی که با یه امضا حل شد

یعنی که سلیقه طرف همیشه دخیله وسط

همینه تحمیلِ نظر نتیجه تخریب اثره

ولی وقتی که از سرت آب بگذره کلاً

میگی بهتره خودم تکلیف رو یکسره کنم

تا اینجا عمرم رو ضرر کردم هزینش هم می دم

من که تا همینجا اومدم پس بقیشم میرم

منی که از اعتماد بی جا هنوز آبستنم

ولی در نهایت میدونم اینو که باعث منم

دیدم اون ها که با خنده جلو میان ناکِس ترن

در آخر دیدم متکی به مشتی خاکسترم

فهمیدم فقط پدر مادر میگه پسرم دخترم

بقیه که این اسمو ببرن مُفت برن

دخترم؟ با ولم کن حرکت کاملا فوله

یارو عَلَنی میخواد با چشم تو رو حامِلت کنه

میگه تو پسرمی قدمت رو چشممه

می بینی پاش برسه حاضره گردنتو بشکنه

هر کی می خواد شیکمتو سفره کنه

تا به خودت بیای اون دورا یه نقطه شده

من دیوونه میرم بیرون ولی عاقل میرم خونه

دیگه ، هیچی نمی تونه منو غافلگیرم کنه

حتی اون که با شخصیت یه صدای سلامت

می گه دارم میرم فلان جا ولی کرایه ندارم

میگی کمک کنم که از بقیه خواهش نکنه

فردا میبینی همونجاست یارو کارش همونه

اینه که شک از توو خیابون و کوچه میاد

و مغز تبدیل میشه به هوشِ سیاه

اینجا بچه تمرین میبینه با یه لحن محکم

اول از همه یاد می گیره اون بیرون همه گرگن

می فهمه فقط خودشو ببینه بقیه همه نوکر

و بالاخره شک به آدما درون ذات بچه گل کرد

توو اون سن آرزو هاش مثِ ناموسشه ولی

نابودی آرزو ها میشه آموزش بعدی

یعنی آینده هات بهت تحمیل شدن

بذار منظورمو یه جورِ دیگه تکمیل کنم

یادمه بچه بودم توو جمع یکی صدام کرد

بزرگ جمع بود یه کم نگام کرد

بهم گفت میخوای چی کاره شی بهش گفتم فضانورد

گفت پول رو زمینه دنبالش توو فضا نگرد

تو درس هاتو قبول شو فضا مضا پیشکشت

با دو تا جمله میخواست آرزو هام هیچ بشه

می دیدم همه نمه می خندیدن زیرِ لبی

میخواستم که آب شم برم زیر زمین

الآن هم زیر زمینم وقتی خوردم از همه لگد

حداقل اینجا هیشکی منو مسخره نکرد

اونی که رو نداشت توو داشت ولی می دونست چشه

مُدام با خودش گفت از این بد تر هم می تونست بشه

هر چی بود گذشت فقط جای زخمش موند

مینویسم و مینویسم و بالا میره گردش خون

روزی رو می بینم جوری حالم خوبه که چسبیدم به سقف

اون روز اگه منو دیدی فقط بگو حقش بود

البته شاید فکر بکنی که موزیک شغل منه

ولی نه موزیک یه عشقه که تووم شعله وره

ولی در واقع این روزا هدف هام توو بیراهه اسیره

سن که میره بالا میفهمی بی مایه فطیره

اسم امروز هست فردا نه میگین چرا؟

خب فردا از ما بهترون میان ما میریم کنار

نمه نمه دور و برتو خالی میکنن میبینی میپیچن

پس الآن آینده رو میسازم میگیری چی میگم؟

یه وقتی میرسه پیر و چروکیده شی

خط های صورتت راه مرگو کروکی کشید

می خوام اون روز کنار دریا باشم کف پامو

بذارم توو آب و تماشا کنم نوه هامو

توو ساحل باهاشون بازی می کنم گل میخورم

بعد خسته میشم رو ماسه ها شل میکنم

باده خیام میرم بالا به یاد ایام

یه حال کمیاب یه حس عجیب داره جریان

توو رگام، با این رویا سرگرمم فقط

حقیقت بهم گفت که برگردم عقب

انگار یه تکون یه زمین لرزه

منو دوباره برگردوند به همین لحظه

به من راه چاهو یاد دادن نه راه و چاهو

افتادم توو چاه و همون جا رو آب و جارو

کشیدم ، کی میتونست بره جلو بهتر از من

اینا که اسم بردی همه مثِ پسرمن

ببینم اینا زمان شروع ما کجا بودن؟

حالا تیکه میندازن واسه ما شاه غلام شدن

اینا توو وان حموم خونشون ناخدا بودن

دُم در آوردن واسه ما ناقلا شدن

این همه سال کارو بینم کی دید؟

اینا میخوان بگم این زیرزمین اینم کلید؟

میکروفون توو دست تو یعنی اتم دست داعش

بهتره که این کلید بمونه دست صاحبش

نظر تو خودجوشه

سالم نیست بو میده کد روشه

منو نقد نکن از خودتون مایه بذارین

صد تومنی پاره های لای هزاری

همین مونده اینا برام تِز بدن

فقط بهت این رو لای پرانتز بگم

ما خیلی کارا کردیم نگفتیم که ریا نشه

این روزا قضاوت هر کی أ رو قیافشه

واسه من این قصه ها عادیه

همه قاضی شدن، این استعداد ذاتیه

بری میگن فرار کرد وطن فروش

اگه بمونی هم میگن یارو اطلاعاتیه

زنده باد حاشیه ، تو مغزش چیاست یارو

آدم حساب کار دستش میاد

کار درستو میکنی میگن قصدش ریاست

کاری هم نکنی میگن قلبش سیاست

من کارم غمگینه ، چون بارم سنگینه

کمبود گذشته هام فقط با رپ تأمینه

وقتی زوار زندگیم داره راحت در میره

اون لحظست که خودکارم با کاغذ وَر میره