ای مهتاب عشق بتاب ای باران عشق ببار
ای خورشید محبت بسوزان بنیاد ننگ و كینه ها را
آی آدما بیایید بشویید گرد و غبار كینه ها را
این همه حرص و طمع برای چی آخه این دنیا مگه سرای كیست
شاهان همه رفتند كاخا بجا ماندند شاه و گدا مردند دنیا بجا مانده
نازی نازی نازی ، به خوشگلیت می نازی
نازی نازی نازی ، به خوشگلیت می نازی
قرار نبود بگیری دل منو به بازی یکی یه دونه ی دل من
محبوبِ خوشگل من منو دیگه نمیخوای اینو می دونم
بیا بنویسیم روی خاک، رو درخت
رو پر پرنده، رو ابرا
بیا بنویسیم روی برگ، روی آب
توی دفترِ موج رو دریا
بیا بنویسیم که خدا ته قلب آینه است
مثل شور فریاد یا نفس تو حصار سینه است
با همیشه موندن وقتی که هیچی موندنی نیست
اوج هر صدای عاشقه که شکستنی نیست
آهنگ هنوز هم دوستت دارم از مهستی
میگفتی تویی که با من همزبونی
میگفتی به خدا قدرمو میدونی
میگفتی واسه من میمونی همیشه
قلب مهربونت بی وفا نمیشه
قلب مهربونت بی وفا نمیشه
تو چرا دروغ گفتی . رفتی بی وفا
خدا رو قسم دادی . رفتی بی خدا
دل من به عشق تو داشت جون میگرفت
آهنگ وقتی رفتی همه چی رفت مهستی
وقتی رفتی همه چی رفت حتی لبخند گل ياس
توی سينه بی تپش شد اون همه قلب پر احساس
نه لبت به خنده وا شد نه وداعي كردي با من
درد و نفرين بر سفر باد سفر هميشه رفتن
در قفاي رفتن تو همه پل ها شكستن
به عزاي رفتن تو همه به گريه نشستن
تو كجائي كه ببيني چه دلايي با تو هستن
دنيا كه اينجوري نميمونه هميشه
يه روز مياي ميگم نميخوام و نميشه
خيال نكن هميشه دلم برات ميميره
يه روزي برميگردي كه ديگه خيلي ديره
خونه پر از رنج سکوته وای دلم تنگه
گل های باغچه پیش چشمم وای چه بی رنگه
گل توی گلدون باز دوباره داره میمیره
راه نفس رو بغض دیدار به تو میگیره
روزی به چشم تو من بهترین بودم
عاشق ترین بودی عاشق ترین بودم
تو آخرین طبیبی
که لحظه های آخر به داد من رسیدی
تو نوری از خدائی که پیغام خدا را
به گوش من رساندی به روح من دمیدی
زیباترین بهاری پایان انتظاری
برای منه تنها تو یک حریم امنی
تو بهترین دوائی برا ی خستگیهام
توجه توجه
در صورتی که آهنگی تمایل دارید در این لیست قرار بگیرد در بخش نظرات برای ما بنویسید تا با درج مشخصات خودتان در این پلی لیست قرار بگیرد
نگفتی که غریب این ولایت
♫تموم زندگیش نقش بر آبه♫
تموم زندگیش نقش بر آبه
سیاه چشمون چرا تو نگات دیگه اون همه وفا نیست سیاه چشمون بگو نکنه دلت دیگه پیش ما نیست..
♫پریشونت شدم میدونی واست همه چیمو باختم♫
واسه دوست داشتنت طاقتم دیگه بیشتر از اینا نیست
تو این غربتی که هستم دارم میمیرم حالیت نیست
بازم دستتو تو دستم میخوام بگیرم حالیت نیست..
تو این غربتی که هستم دارم میمیرم حالیت نیست
بازم دستتو تو دستم میخوام بگیرم حالیت نیست
♫حالیت نیست حالیت نیست حالیت نیست♫
سیاه چشمون قسم خوردی که جز مال من نباشی
♫قسم خوردی که اینجور غافل از حال من نباشی♫
سیاه چشمون قسم خوردی که جز مال من نباشی..
قسم خوردی که اینجور غافل از حال من نباشی..
تو این غربتی که هستم دارم میمیرم حالیت نیست
بازم دستتو تو دستم میخوام بگیرم حالیت نیست هنوز یار تو هستم حالیتم نیست
به هیشکی دل نبستم حالیتم نیست سیاه چشمون میخوام حالمو بپرسی
بشی مهمونم احوالمو بپرسی نگفتی نکنه خونش خرابه
ندیدنم واسش رنج و عذابه نگفتی که غریب این ولایت
تموم زندگیش نقش بر آبه..
تموم زندگیش نقش بر آبه..
هایده
معصومه دَدهبالا (۲۱ فروردین ۱۳۲۱ – ۳۰ دی ۱۳۶۸) که با نام هایده شناخته میشود، خوانندهٔ ایرانی بود.او در طول بیست سال فعالیت و ساخت بیش از ۲۰۰ ترانه، بهواسطهٔ صدای اپرایی و آلتویی که داشت، در میان مردم به شهرت رسید و از او بهعنوان یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین خوانندگان ایران یاد میشود. او در زمانبندی موسیقایی، داشتن ضربآهنگ روان در اجرا و بیان شاعرانه و مؤثر موسیقایی، به همراه تلفیق قدرت حنجره و مهارت در تکنیکهای آوازی شهرت داشت.
هایده آوازخواندن را با گوش دادن به رادیو و تلویزیون و آثار دلکش آغاز کرد و موسیقی را نزد چندین استاد فرا گرفت. او فعالیت حرفهای خود را در سال ۱۳۴۷ و با اجرا در برنامهٔ رادیویی گلها آغاز کرد. او مدتی بعد با دیگر موسیقیدانان شروع به همکاری و ترانههایی از جمله «سوغاتی» را منتشر کرد. هایده پیش از انقلاب ۱۳۵۷ به لندن نقل مکان کرد و این انقلاب را «فتنه» نامید. او در ۱۳۶۱ برای ادامهٔ فعالیت در موسیقی به لس آنجلس رفت و در ایالات متحده ترانهٔ «بهار بهار باز اومده دوباره» با موضوع دلتنگی برای ایران را منتشر کرد که با بازخورد خوبی همراه بود. او در این دهه از مشکلات روحی جسمانی رنج میبرد و یک روز پس از اجرای کنسرتی در کالیفرنیا، بر اثر سکته قلبی در ۴۷ سالگی درگذشت.
در ۱۳۹۸، شورای لس آنجلس اهمیت هایده و صدای پرتوانش را میراث جامعهٔ ایرانی و لس آنجلس معرفی کرد. او خواهر بزرگتر دیگر خوانندهٔ ایرانی، مهستی، بود. موسیقیدان محمد حیدری توانایی هایده در موسیقی را تحسین کرده و در توصیف او و مهستی گفته «مهستی در ایران که بود صدایش از لطافت بیشتری برخوردار بود نسبت به هایده. هایده از قدرت صدای بیشتری برخوردار بود. در خانه، هایده از نفوذ کلام بیشتری برخوردار بود.
کودکی و نوجوانی بانو هایده
هایده که نام اصلی او معصومه ددهبالا بود، در تهران متولد شد. پدر وی محمد ددهبالا که متولد روستای ددهبالا از توابع شهر تبریز بود و مادرش از ثروتمندان اهل رشت بود. هایده در ابتدا بهواسطهٔ صدای توانمند، اپرایی و آلتو اش و سپس با پالودن صدایش به واسطهٔ دقت بیشتر، غزلسرایی و تنوع، برجسته شد. صدای هایده به لحاظ زیباشناختی با صدای آوازخوان دیگر موسیقی ایرانی، دلکش، که از وی قدیمیتر بود مقایسه میشد. در کنار توانایی صوتی درخور توجه، محبوبیت هایده در میان شنوندگان ایرانی، در درجهٔ اول بهدلیل تسلط وی بر اصول بنیاد موسیقی، صدای زایا، مجموعهای از آهنگهای ایرانی و اجرای ردیفهای آواز بودهاست. این اجراها جایگاه وی را در فهرست آوازخوانهای برجستهٔ موسیقی ایرانی در سدهٔ بیستم میلادی تثبیت کرد. خواهر کوچکتر او، مهستی نیز از خوانندگان معروف ایرانی بود که حدود سه سال پیش از هایده خوانندگی را آغاز کرد.
آغاز کار و تمرین موسیقی
پیش از آنکه هایده به جرگهٔ آوازخوانهای مشهور بپیوندد، خواهر جوانترِ او — که با نام هنری مهستی مشهور بود — جایگاهی در میان خوانندگان حرفهای بهدست آورده بود. هایده نزد استادان موسیقی ایرانی شاگردی کرد؛ وی آموزش را با علی تجویدی، مربی آواز، استاد ویولن و آهنگساز شروع کرد، تجویدی کسی بود که با دلکش نیز همکاری داشت.[۱۰] البته هایده پیش از آنکه تجویدی صدای وی را در اجرایی عمومی بشنود، تبحری در موسیقی یافته بود. تجویدی پس از شنیدن صدای هایده بیدرنگ رجیستریهای نادر در عمق صدای آلتوی هایده را تشخیص داد. این رجیستریها رنج میانهٔ بسیط (پردامنه) صدای هایده را آشکار ساخت و تجویدی آموزش و یاری در آموختن مجموعهٔ موسیقی آوازی ایرانی را به هایده ارائه کرد. در آغاز صدای بسیط (پردامنه) و خوشمیزان هایده، آمیزهای از نقدهای قوی و توجه مردمی را به دست آورد.
هایده، آنگونه که خود به کرات در چندین مصاحبه متذکر شدهاست، تحت تأثیر صدای پر قدرت و شیوهٔ آوازخوانی دلکش، خوانندهٔ صاحب سبک و بلندآوازهٔ آن دوران، روی به عالم موسیقی آورد. وی در سال ۱۳۴۷، فعالیت حرفهای خود را با خواندن ترانهٔ «آزاده» که اثر استادش علی تجویدی بر روی آخرین سرودهٔ رهی معیری بود آغاز کرد. اجرای ترانهٔ «آزاده» با ارکستر بزرگ گلها در رادیو تهران آغاز کار هایده بود. وی پس از اجرای چندین اثر دیگر از تجویدی و دیگر آهنگسازان بنام، از جمله همایون خرم، در برنامهٔ گلها، از نخستین سالهای دههٔ ۱۳۵۰ به خواندن ترانههای پاپ علاقهمند شد که بیشتر از ساختههای فریدون خشنود، جهانبخش پازوکی، محمد حیدری و انوشیروان روحانی بودند.
سبک اجرا بانو هایده
به مانند دلکش، هایده نیز با تسلط فنی موسیقایی و با شور و انرژی میخواند. وضعیت حنجرهٔ وی این امکان را به هایده میداد تا با پیوستاری از ویبراتوهای دلپذیر و نغمهسراییهای آوازی، که از ملزومات آوازخوانی بود، به خواندن بپردازد. او به راحتی میتوانست صدای بم آلتوی خود را به پایین، فولر و دارکر کنترآلتو تغییر دهد. آمیزهٔ توانایی حنجرهٔ قوی با آموختهروشهای آوازخوانی، به وی صدای نادر آلتو-کنترآلتو داده بود که وی را قادر ساخته بود که آواز را پرطنین، و بافتارمند اجرا کند. علاوه بر اینها، شَم زیرکانهٔ وی در زمانبندی موسیقایی، جریان ریتمیک آواز ترانه، جملهبندی مؤثر موسیقایی و اجرای شاعرانه، وی را قادر به بروز و بیان مؤثر آنچه میخواند میکرد