متن اهنگ حال که تنها شده ام میروی از محمدرضا شجریان
حال که تنها شده ام می روی
واله و رسوا شده ام می روی
حال که غیر از تو ندارم کسی
اینهمه تنها شده ام می روی
حال که چون پیکر سوزان شمع
شعله سراپا شده ام می روی
حال که در بزم خراباتیان
همدم صهبا شدهام می روی
حال که در وادی عشق و جنون
لالهی صحرا شده ام می روی
حال که نادیده خریدار آن
گوهر یکتا شدهام می روی
حال که در بحر تماشای تو
غرق تماشا شدهام می روی
اینهمه رسوا تو مرا خواستی
حال که رسوا شدهام می روی
پخش انلاین اهنگ حال که تنها شده ام میروی از محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ – ۱۷ مهر ۱۳۹۹) موسیقیدان و خوانندهٔ موسیقی سنتی ایرانی بود. شجریان در میان دوستداران خود با عنوان «استاد آواز ایران» و «خسروِ آواز ایران» شناخته میشود. بسیاری از مردم ایران او را مهمترین چهرهٔ موسیقی ایرانی و یکی از نمادهای مهم فرهنگ و موسیقی ایرانزمین میدانند. شجریان از آوازهای بینالمللی نیز برخوردار است.محمدرضا شجریان از بنیاد آقاخان، جایزهٔ خداوندگار موسیقی را دریافت کردهاست و نامزد جایزه گرمی نیز بودهاست.
وی همچنین خوشنویس در خطِ نستعلیق، رئیس شورای عالی خانه موسیقی ایران، بنیانگذار گروه شهناز، شرکت دل آواز، باغ هنر بم و طراح چند ساز موسیقی بود. او در قرائت قرآن نیز فعالیت داشت و دعای ربنا، نامدارترین تلاوت قرآنیِ او بود.
وی علاوه با اشعار کلاسیک شاعرانی چون حافظ، سعدی، مولانا، عطار، باباطاهر و خیام، در برخی کنسرتها و کارهای خود از «شعر نو» شاعرانی چون فریدون مشیری، نیما یوشیج، سهراب سپهری، محمدرضا شفیعی کدکنی، مهدی اخوان ثالث و هوشنگ ابتهاج استفاده کردهاست. از جمله کارهای مشترک او گزیدهای است از رباعیات خیام با صدای شجریان و رباعیخوانی احمد شاملو. همچنین، وی تعدادی از دعاهای قرآنی را در اثر مشهور به دعای ربّنا خواندهاست که در هنگام افطارهای ماه رمضان از صدا و سیمای ایران پخش میشد. همچنین بعد از درگذشت پدرش که از استادان و قاریان مشهور قرآن در مشهد بود برخی از تلاوتهای قرآن خود را با عنوان به یاد پدر در دو سیدی مجزا (به یاد پدر ۱ و به یاد پدر ۲) منتشر کرد.
از فرزندان او، همایون و مژگان در زمینهٔ موسیقی فعالیت دارند.
خوانندگانی چون ایرج بسطامی، محمد اصفهانی ، مظفر شفیعی، حسامالدین سراج، حمیدرضا نوربخش، علی جهاندار، بیژن کامکار، سینا سرلک و پسرش همایون از شاگردان شجریان بودند.
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود
غم عشقت غم عشقت بیابون پرورم کرد…
هوای بخت بی بال و پرم کرد
به مو گفتی، صبوری کن صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد…
ربنّا لاتُزغ قُلوبنّا
بعد اذ هديتنا و هب لنا
من لَدنكَ رحمة إنك أنت الوَهاب
إنه كان فريق؛ من عبادی يقولون
ربنّا امنا فاغفرلنا؛ و ارحمنا و إنت خير الرحمين
شیخم به طنز گفت: حرام است، مِی، مَخور
گفتم به چشم، گوش به هر خَر نمیکنم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت
که تندرست ملامت کند چو من بخروشم
خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
به هر درش که بخوانند بی خبر نرود
سواد دیدۀ غم دیده ام به اشک مشوی
که نقش خال توام هرگز از نظر نرود
مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن
ز آه شرر بار این قفس را بر شکن و زیرو زبر کن
بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ نغمه ی آزادی نوع بشر سرآ
ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است
ارغنون ساز فلک؛ رهزن اهل هنر است
چون از این غصه ننالیم
چون از این غصه ننالیم چرا نخروشیم
مـرا چشمی ست خون افشان
زِ دست آن کمــان اَبرو!
جهان بس فتنه خواهد ديد! از آن چشم و از آن ابرو
جهــان بس فتنه خواهد ديد!! از آن چشـم و از آن ابـرو
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده
آن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شو
چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو
تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی
چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو
اندیشهات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشد
ز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شو
قفلی بود میل و هوا بنهاده بر دلهای ما
مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو
بنواخت نور مصطفی آن استن حنانه را
کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو
گوید سلیمان مر تو را بشنو لسان الطیر را
دامی و مرغ از تو رمد رو لانه شو رو لانه شو
گر چهره بنماید صنم پر شو از او چون آینه
ور زلف بگشاید صنم رو شانه شو رو شانه شو
تا کی دوشاخه چون رخی تا کی چو بیذق کم تکی
تا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو فرزانه شو
شکرانه دادی عشق را از تحفهها و مالها
هل مال را خود را بده شکرانه شو شکرانه شو
یک مدتی ارکان بدی یک مدتی حیوان بدی
یک مدتی چون جان شدی جانانه شو جانانه شو
ای ناطقه بر بام و در تا کی روی در خانه پر
نطق زبان را ترک کن بیچانه شو بیچانه شو
پخش انلاین اهنگ حیلت رها کن عاشقا از محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ – ۱۷ مهر ۱۳۹۹) موسیقیدان و خوانندهٔ موسیقی سنتی ایرانی بود. شجریان در میان دوستداران خود با عنوان «استاد آواز ایران» و «خسروِ آواز ایران» شناخته میشود. بسیاری از مردم ایران او را مهمترین چهرهٔ موسیقی ایرانی و یکی از نمادهای مهم فرهنگ و موسیقی ایرانزمین میدانند. شجریان از آوازهای بینالمللی نیز برخوردار است.محمدرضا شجریان از بنیاد آقاخان، جایزهٔ خداوندگار موسیقی را دریافت کردهاست و نامزد جایزه گرمی نیز بودهاست.
وی همچنین خوشنویس در خطِ نستعلیق، رئیس شورای عالی خانه موسیقی ایران، بنیانگذار گروه شهناز، شرکت دلآواز، باغ هنر بم و طراح چند ساز موسیقی بود. او در قرائت قرآن نیز فعالیت داشت و دعای ربنا، نامدارترین تلاوت قرآنیِ او بود.
وی علاوه بر اشعار کلاسیک شاعرانی چون حافظ، سعدی، مولانا، عطار، باباطاهر و خیام، در برخی کنسرتها و کارهای خود از «شعر نو» شاعرانی چون فریدون مشیری، نیما یوشیج، سهراب سپهری، محمدرضا شفیعی کدکنی، مهدی اخوان ثالث و هوشنگ ابتهاج استفاده کردهاست. از جمله کارهای مشترک او گزیدهای است از رباعیات خیام با صدای شجریان و رباعیخوانی احمد شاملو. همچنین، وی تعدادی از دعاهای قرآنی را در اثر مشهور به دعای ربّنا خواندهاست که در هنگام افطارهای ماه رمضان از صداوسیمای ایران پخش میشد. همچنین بعد از درگذشت پدرش که از استادان و قاریان مشهور قرآن در مشهد بود، برخی از تلاوتهای قرآن خود را با عنوان به یاد پدر در دو سیدی مجزا (به یاد پدر ۱ و به یاد پدر ۲) منتشر کرد.
از فرزندان او، همایون و مژگان در زمینهٔ موسیقی فعالیت دارند.
شاگردان استاد محمدرضا شجریان
خوانندگانی چون ایرج بسطامی، مظفر شفیعی، حسامالدین سراج، حمیدرضا نوربخش، علی جهاندار، بیژن کامکار، سینا سرلک و پسرش همایون شجریان از شاگردان شجریان بودند.
زندگینامه و فعالیت موسیقی محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان، ۱ مهر ۱۳۱۹ در مشهد زاده شد. آواز خواندن را از کودکی آغاز کرد و با توجه به استعداد و صدای خوبش، تحت آموزش پدر خود که قاری قرآن بود، مشغول به پرورش صدای خویش شد.
دههٔ ۱۳۳۰
در سال ۱۳۳۱، برای نخستین بار، صدای تلاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش شد. وی در سال ۱۳۳۸ به دانشسرای مقدماتی مشهد رفت و برای نخستین بار با یک معلم موسیقی آشنا شد.
پس از دریافت دیپلم دانشسرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به تدریس مشغول شد و در این زمان با سنتور آشنا شد و فراگیری این ساز را نزد جلال اخباری آغاز کرد.
دههٔ ۱۳۴۰
شجریان در سال ۱۳۴۰ با فرخنده گلافشان ازدواج کرد که حاصل آن سه دختر به نامهای فرزانه (راحله)، افسانه (همسر پرویز مشکاتیان) و مژگان و یک پسر (همایون) بود.
او سال ۱۳۴۶ در تهران با احمد عبادی آشنا شد و همچنین در کلاس اسماعیل مهرتاش شرکت کرد. در همین سال برای آموختن خوشنویسی در انجمن خوشنویسان ایران نزد ابراهیم بوذری رفت. شجریان از سال ۱۳۴۷ خوشنویسی را نزد حسن میرخانی ادامه داد و در سال ۱۳۴۹ درجهٔ ممتاز را در خوشنویسی به دست آورد.
دههٔ ۱۳۵۰
محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگفر در جشنوارهٔ موسیقی جشن هنر شیراز سال ۱۳۵۴،
اجرای زندهٔ آلبوم راستپنجگاه
محمدرضا شجریان تا سال ۱۳۵۰ بهخاطر اینکه پدرش میخواست خانوادهٔ آنها (شجریان) بیشتر با قرائت قرآن و چهرهٔ مذهبی شناخته شوند، با نام مستعار سیاوش بیدگانی با رادیو همکاری میکرد، ولی بعد از آن پدرش به او اجازهٔ استفاده از نام اصلیاش را داد. وی تا سال ۱۳۴۷ در استخدام آموزش و پرورش بود و پس از مدت زمانی تدریس و مدیریت مدارس، به وزارت منابع طبیعی انتقال یافت. وی در مدت خدمت در آموزش و پرورش در رادکان از توابع چناران به تدریس پرداخت و مدتی در این شهر سکونت داشت.
در ۱۳۵۰ با فرامرز پایور آشنا شد و یادگیری سنتور و ردیفهای آوازی را نزد وی دنبال کرد. در سال ۱۳۵۱ در برنامه گلها با نورعلیخان برومند آشنا شد و شیوهٔ آوازی حسین طاهرزاده را نزد او آموخت. از سال ۱۳۵۲ نزد عبدالله دوامی ردیف آوازی ایشان و شیوههای تصنیفخوانی را فراگرفت. در همین سال، به همراه گروهی از هنرمندان همچون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون و داوود گنجهای، به عضویت مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی به سرپرستی داریوش صفوت درآمد. در آن زمان تصنیف داروَگ را که مربوط به آهنگی از محمدرضا لطفی بر روی شعری از نیما یوشیج بود، اجرا کرد. تصنیف داروَگ از اولین تصنیفهایی است که در آن شعر نو به کار گرفته شدهاست. از جمله تصنیفهای شجریان که به زبان محاورهای هستند، میتوان به تصنیف مگه نه (شعر بیژن سمندر، آهنگ از عطاالله خرم) اشاره کرد که در همان دوران اجرا شدهاست
اجرای زندهٔ راستپنجگاه در سال ۱۳۵۴ در جشن هنر شیراز بههمراه محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگفر که بعدها در یک آلبوم موسیقی با همین نام منتشر شد، مورد استقبال واقع شد. در آن زمان راستپنجگاه بهندرت اجرا میشد و این دستگاه در حال فراموش شدن بود.
در جوانی
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۵۶ در مسابقهٔ تلاوت قرآن کشوری، رتبهٔ نخست را به دست آورد. و در اول اسفندماه همان سال شرکت دلآواز را بنیانگذاری کرد.
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۵۷ همانند بسیاری از هنرمندان آن زمان همکاری خود را با سازمانهای دولتی (مثل رادیو)، بهدلیل آنچه خود گفتهاست، «آن موقع، آنجا با روحیهها من نمیخواند، سیاست پخش صداها را از رادیو تلویزیون، من حس میکردم کابارهدار دارد تعیین میکند و ابتذال فرهنگی …» ادامه نداد.البته سایر هنرمندان (گروههای شیدا و عارف) و رئیس بخش موسیقی رادیو در آن زمان، هوشنگ ابتهاج نیز آن زمان از رادیو پس از واقعهٔ ۱۷ شهریور به نشانهٔ اعتراض خارج شدند. پس از این اتفاق محمدرضا لطفی کانون چاووش را با حمایت هوشنگ ابتهاج بنیانگذاری کرد. بیشتر اعضای کانون چاووش همان اعضای گروههای شیدا و عارف بودند. در آن زمان، محمدرضا شجریان بههمراه شهرام ناظری در چند آلبوم مشترک از کانون چاووش آواز خواندن را بر عهده گرفتند که بیشتر محتوای آنها انقلابی و میهنی بود. از میان آلبومهای مشترک شجریان و ناظری میتوان به چاووش ۲ اشاره کرد که شامل دو سرود بسیار معروف شبنورد (برادر نوجوونه، با صدای شجریان) و آزادی (آن زمان که بنهادم، با صدای ناظری) میشد. شجریان در مصاحبه با بیبیسی گفته بود که در آن زمان زیاد انقلابی نبوده (هرچند دولت قبلی را نیز قبول نداشته)، اما چون دوستان او (اعضای کانون چاووش) فعالیت انقلابی داشتند او نیز با آنها همکاری کرده.[۲۲] یکی از سرودهای شناخته شده، چاووش ۶ (امروزه با نام سپیده شناخته میشود) است که مربوط به کنسرت گروه شیدا با آواز شجریان و به سرپرستی لطفی است و در آذر ۱۳۵۸ در دانشگاه ملی اجرا شده که یک اجرا با محتوای انقلابی بوده. جمعیت بسیاری در این کنسرت حضور داشتند و تصنیف معروف سپیده (ایران ای سرای امید) که مربوط به شعری از هوشنگ ابتهاج و آهنگی از محمدرضا لطفی است، در همان کنسرت اجرا شدهاست. البته در آن زمان گروه به فکر ضبط اجرا نبود و به صورت اتفاقی کیوان ابتهاج (پسر هوشنگ ابتهاج) این اثر را ضبط کرد. او از آن زمان به بعد در خانه به تحقیق و تدوین ردیفهای آوازی پرداخته و به آموزش شاگردان قدیمیاش همت گماشت. برخی از آلبومهای چاووش امروزه تصحیح شدهاند و مؤسسه فرهنگی و هنری آوای شیدا با تغییر نام آن را زیر نظر محمدرضا لطفی بازنشر کردهاند. از این آثار چاووشهای ۱ (به یاد عارف)، ۶ (سپیده) و ۹ (جان جان) با حضور شجریان تصحیح شده و با تغییر نام بازنشر شدهاند.
وی در سال ۱۳۵۸ دعای ربنا (برخی آیات قرآن که شجریان آنها را با صوت خوانده) و مناجات مثنوی افشاری را به صورت بداهه و بدون تمرین خواند. ابتدا به قصد اینکه به هنرجویان آموزش دهد و بهترین را در ماه رمضان برای افطار پخش کنند اما رادیو همان اجرای خودش را پخش کرد و این دعا به مدت ۳۰ سال از اصلیترین برنامههای رادیو در ماه رمضان بودند. بعدها، دعای ربنای شجریان را سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری به عنوان اثر ملی ثبت کردهاست
آلبومهای موسیقی استاد محمدرضا شجریان
برخی از آلبومهای زیر، آثار مشترکی بین محمدرضا شجریان با شهرام ناظری یا همایون شجریان هستند. در بین این آثار آهنگسازانی چون محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده و فرامرز پایور حضور دارند.
رباعیات خیام (۱۳۵۱)
چاووش ۱ (به یاد عارف) (۱۳۵۶)
گلبانگ شجریان (۱۳۵۷)
چاووش ۲ (۱۳۵۷)
سپیده (چاووش ۶) (۱۳۵۸)
چاووش ۷ (۱۳۵۸)
جان جان (چاووش ۹) (۱۳۵۸)
راز دل (۱۳۵۸)
انتظار دل (۱۳۵۸)
پیوند مهر (۱۳۶۳)
آستان جانان (۱۳۶۴)
بیداد (۱۳۶۴)
سرّ عشق (ماهور) (۱۳۶۵)
نوا، مرکبخوانی (۱۳۶۵)
دستان (۱۳۶۷)
ساز قصهگو و کنسرت بزرگداشت حافظ (۱۳۶۷)
دود عود (۱۳۶۸)
دل مجنون (۱۳۶۹–۱۳۷۰)
خلوتگزیده (۱۳۷۰)
پیام نسیم (۱۳۷۰)
سرو چمان (۱۳۷۰)
آسمان عشق (۱۳۷۰)
دلشدگان (۱۳۷۱)
یاد ایام (۱۳۷۱)
چشمهٔ نوش (۱۳۷۲)
بهاریه (۱۳۷۳)
گنبد مینا (۱۳۷۳)
جان عشاق (۱۳۷۴)
پیغام اهل دل (همایونمثنوی) (۱۳۷۴)
در خیال (۱۳۷۵)
رسوای دل (۱۳۷۵)
عشق داند (۱۳۷۶)
شب وصل (۱۳۷۶)
معمای هستی (۱۳۷۶)
راستپنجگاه(۱۳۷۷)
چهره به چهره (۱۳۷۷)
شب، سکوت، کویر (۱۳۷۷)
آرام جان (۱۳۷۷)
آهنگ وفا (۱۳۷۸)
بوی باران (۱۳۷۸)
زمستان است (۱۳۸۰)
بی تو بهسر نمیشود (۱۳۸۱)
فریاد (۱۳۸۱)
همنوا با بم (۱۳۸۲)
جام تهی (۱۳۸۳)
ساز خاموش (۱۳۸۶)
سرود مهر (۱۳۸۶)
غوغای عشقبازان (۱۳۸۶)
کنسرت محمدرضا شجریان و گروه آوا (۱۳۸۷)
کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز (رندان مست و مرغ خوشخوان) (۱۳۸۷)
آه باران (۱۳۸۸)
زبان آتش (۱۳۸۸)
رندان مست (۱۳۸۸)
کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دبی (۱۳۸۹)
مرغ خوشخوان (۱۳۹۰)
رنگهای تعالی (۱۳۹۲)
طریق عشق (۱۳۹۵)
خراسانیات (۱۳۹۸)
دیلمان (تاریخ نامشخص)