دانلود آهنگ رگ خواب همایون شجریان

دانلود آهنگ رگ خواب همایون شجریان

Download Music Rage Khab Homayon Shajarian


رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

 ترک من خراب خراب خراب خراب شبگرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده

برآب دیده ی ما صد جای آسیا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

خواهی بیا بیا بیا بیا ببخشا خواهی برو برو برو برو جفا کن

خواهی بیا بیا بیا بیا ببخشا خواهی برو برو برو برو جفا کن …

از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد

 ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن

در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم

 با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن

گر اژدهاست بر ره عشق است

 چون زمرد از برق این زمرد هی دفع اژدها کن

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

 ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

ترک من خراب خراب خراب خراب شبگرد مبتلا کن



دانلود آهنگ همایون شجریان رگ خواب با لینک مستقیم

دانلود و متن اهنگ ای باغ چه شد مدفن خونین کفنان علیرضا قربانی

آهنگ باغ اهورایی علیرضا قربانی

آبادان تسلیت ، عکس آبادان تسلیت ، دانلود و متن اهنگ ای باغ چه شد مدفن خونین کفنان علیرضا قربانی

آهنگ علیرضا قربانی باغ اهورایی

آهنگ باغ اهورایی قطعه ای از آلبوم با من بخوان استاد علیرضا قربانی می باشد

ای باغ چه شد مدفنِ خونین کفنانت؟
کو خاکِ شهیدانِ کفن پیرهنانت؟
تا سرب که پاشیده و تا لاله که چیده ایت
در سینه و سیمایِ بهارین بدنانت
آه ای وطن! ای خورده به بازارِ شقاوت
بس چوب حراج از طرفِ بی‌وطنانت
خونِ که شتک زد زِ پدرها و پسرها
بر صبحِ یتیمان و شبِ بیوه زنانت
رودابهٔ من! رودگری کن که فتادند
در چاهِ شغادانِ زمان، تهمتنانت
رگبار گرفت آنگه و بارید ز هر سو
بر سینه و سر، نیزه و شمشیر و سنانت
ای باغِ اهورایی‌ام افسوس که کردند
بی‌فرّه و بی‌فرّ و شکوه، اهرمنانت

دانلود و متن اهنگ شب نورد محمد رضا شجریان

دانلود و متن اهنگ شب نورد محمد رضا شجریان

شب است و چهره ی میهن سیاهه
نشستن در سیاهی ها گناهه
تفنگم را بده تا ره بجویم
که هر که عاشقه پایش به راهه
برادر بیقراره برادر شعله واره
برادر دشت سینه اش لاله زاره
شب و دریای خوف انگیز و طوفان
من و اندیشه های پاک پویان
برایم خلعت و خنجر بیاور
که خون میبارد از دل های سوزان
برادر نوجوونه برادر غرق خونه
برادر کاکلش آتشفشونه
تو که با عاشقان درد آشنایی
تو که همرزم و هم زنجیرِ مایی
ببین خون عزیزان را به دیوار
بزن شیپور صبحِ روشنایی
برادر بیقراره برادر شعله واره
برادر نوجوونه برادر غرق خونه
برادر کاکلش آتشفشونه
برادر دشمنم خونخواره امشب
هوای خانه ظلمت باره امشب
چراغی بر سر راهم بگیرید
که دیو شهر شب بیداره امشب
شب است و مادرانِ شهر، غمناک
هزاران گل شکفت و خفت بر خاک
عزیزم داغدارم دست وا کن
به پا کن بیرق صبح طربناک
به عهد شب نظربین ها وفا کن
برادرهای عاشق را صدا کن
بزن بر سینه ی شب تیری از نور
گل خورشید را مهمانِ ما کن
به سیل صبح خواهان راه بستند
هزاران سینه و سر را شکستند
ولی مردم گرفته دست در دست
ز چنگ دیو مردم خوار رستند


دانلود اهنگ شب نورد محمد رضا شجریان [320]

دانلود اهنگ شب نورد محمد رضا شجریان [120]

دانلود آهنگ طاقت بیار رفیق طاقت بیار میشه شنید سیاوش قمیشی

سیاوش قمیشی ، بهترین آهنگ های سیاوش قمیشی

دانلود آهنگ طاقت بیار رفیق طاقت بیار میشه شنید سیاوش قمیشی

Download Music Taghat Biyar Refigh


طاقت بیار رفیق طاقت بیار میشه شنید

خندیدن دل خواب رو تو زنده می مونی رفیق

طاقت بیار این راه رو طوفانو پشت سر بذار

اون سمت ما آبادیه این زمزمه تو گوشمه

فردا پر از آزادیه طاقت بیار رفیق

دنیا تو مشت ماس طاقت بیار رفیق

خورشید پشت ماس طاقت بیار رفیق

ما هر دو بی کسیم طاقت بیار رفیق

داریم می رسیم دنیا اگه تاریک شد

دستای فانوسو بگیر با من بیا با من بیا

چیزی نمونده از مسیر سرما و سوز برف رو

آهسته پشت سر بذار امروز وقت خواب نیست

ما با همیم طاقت بیار طاقت بیار رفیق

دنیا تو مشت ماس طاقت بیار رفیق

خورشید پشت ماس طاقت بیار رفیق

ما هردو بی کسیم طاقت بیار رفیق

داریم می رسیم طاقت بیار رفیق

طاقت بیار رفیق رفیق رفیق طاقت بیار رفیق



دانلود و متن اهنگ بیم از یاس

دانلود و متن اهنگ بیم از یاس


ضربآهنگ : عرش
مسترینگ : رادفر
مدیر تولید : سجاد ترابی
لیبل : فریاس
نقاشی : هانیه صدری
تیم تولید : آیدین علیپور
علی اسماعیلی

[کورس]
پَرسه در جریان امواج صوت
چِشم تصویر دریای سرخ
من افزودم از طول به پهنای عمر
یه سایه تو اعماق نور
[ورس یک]
این گوسفند چاق، میراث قوچه
که بی دردسر تنها می سازه گوشت
یه دیدگاه پوچ که میزبان هوشه
یه از خونه بیزارِ بیگانه جوش
همه لب ها تنور، کسی همراه نبود
نه چندان صبور، از این تنگنا کبود
همه متن ها رَوون، شست ها زَبون
اما معنا معلومه از مبنا محرومه
تو هر واژه خوف، از ماشه گفت
بذر اون سیم خارداری که ریشه کرد از ما شکفت
پس در های قفل، دل همسایه مرد
تَــهِ سرمایه سوخت
این یعنی بی مقدمه، بیم مقدمه
تو این محوطه، کی مردّده؟
یه نردبون صاف، به قعر گورستان
یا حبس موندگار، یه نسل خونه زاد و بیم شکم
یه پُل رو بُهت و وحشتِ جمعیت
یه نردبون شعله ور تو مرکز قرنیت
به لطفِ مُهرِ اَفسَرِ امنیت
فقط سقوط آزاده با حداکثر ظرفیت
از خودم بیشتر از همه ترسیدم
اون طفل معصومی که شده حضرت مَعصیَت
این سروده های ناب لحظه های سکوت رو
به مغز تبریک بگو به قلبم تسلیت
من در پی کنج پنهان
واسه حدس این سرنوشت موج پیما
نه دیگه مرغ شیدام، نه تو عمق میدان
تنها نور باقی از هر نقطه پیداست
یه رخ بنما بِما تا برهنه تر
ببینی چهارستونت رفت به رهن ترس
که خورده به ایست، این قومِ گُمِ توبه نِویس
یه طعمه ی ریز، بقول کهنه رییس:
از دشمنان برند شکایت به دوستان”
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟
سعدی تو کیستی که در این حلقه ی کمند|
چندان فتادند که ما صید لاغریم” (به به!)
همین بوده ما هم عین مابقی
روانه ایم به کام مرگ رو این ریل نامرئی
ما… نتیجه سلیقه و میل داوریم
نه مصرع اولیم، نه بیت آخریم
[کورس]
پَرسه در جریان امواج صوت
چِشم تصویر دریای سرخ
من افزودم از طول به پهنای عمر
یه سایه تو اعماق نور
[ورس دو]
خنده های کودکانه، مَقَرِ دوستی
صدای نَکَرِه اون تَه گفت نخند بگو سیب
دستور ها تیز، درس خونا میخ
به تخته، سیب رو گفتی دندونا ریخت
گفت درکش نکن همین رو فرو کن توت
شروع کن کور از همین افق غروب کن زود
ولی من تو این فضای تحت نظارت
تجدید‌ شدم تا واسه خودم وقت بذارم
اونی که منتظره تکلیفش رو بگن
از همین حالا ورق های تقویمش رو بِکَن
محافظ خویشتن تو حادثه نیستن
هر چی گل مچاله تر رایحه بیشتر
ولی اون حرف رو از اون جاکشه می شنید
که دیدش جز انعکاس تابش دیش نیست
شاه بیت هاشون غلام دربار
با ملکه ی ذهنی که به سادگی یه فاحشه بیش نیست
اون که به ابلهیت جرأت می گه
بهش هویت میده، حرفش حجت میشه
نکتش اینه: بی رحم جلوه دادن این ادم ها
داره برعکس بهشون حس قدرت میده (صحیح)
حریم اعتراض پاره شد علنا
چون یه عده از واقعیت واقشو بلدن
اونی که جیغتو می کشه تَهِتو ببینه
دیگه لزومی نداره جلو لبت رو بگیره؟
می ترسم و می نویسم عذابش نمونه
چرا داد بزنم وقتی شعر حالش معلومه؟
اون که سلاحش قلم و سازش زبونه
می دونه حتی یه فاتح با یه “ه” کارش تمومه
تو ذات جماعت بی کیفیت اینه که
رو حیثیت آدما برچسب بکوبه
با همون زبون از حقوق بشر بخونه
مثل اینه که باتلاق رو با لجن بشوره
یه توجیه گذرا واسه تو جیب و گذران
هرجا نگاه کنی یه هوچی خوش ادا
شده مرید خودزن ها، این محیط مبتلا
حتی اعتراض می کنه واسه تولید محتوا
نصف مخاطب ها مخ ها تباه
رخ ها نما صبح ها شب ها جفت پا هوا
همگی محو یه منظره ی مضحکن
که هر کی بیشتر از این درخت موز بکنه بت شکنه؟
[کورس]
پَرسه در جریان امواج صوت
چِشم تصویر دریای سرخ
من افزودم از طول به پهنای عمر
یه سایه تو اعماق نور
[ورس سه]
صاحب کل، من عابر کور
از جاده به دور، لایق نور
چاره بجو، ساده بگو
از سال نکو، ختم این قائله کو؟
مقابل کوه وایستا همه نگفته هاتو معامله کن
تا سبکبال دوباره بشی وارد گود
تو باش و کوه و باشکوه بشنو بی کم و کسر
اونه که می تونه حس پشت سینمو وصف کنه
کله ای که می زنه کج
این نفسی که هنوز داره می دمه گرم
بدنبال گوش میون این همه کر
صدات می زنه تو این جو بی برکت
چرخ بی حرکتی که قعر دره سرید
علم خارج از کنترل و یه فهم اریب
نظم نوین، زوار رو داده دست کووید
تسمه برید، دنیا از یه عطسه گُریخت
کمر شهر جلوی چشام شکست
من دیگه نمی خوام خودمو نجات بدم
چون کور ترین این رشته ی هزار گِره ام
خوشم میاد جا زخم هامو فشار بدم
خُمار چشم، سنگین رو هم اُفتاد پلک
دنیام بینِ تُنگِ آبِ حباب شکل
پای وجدان، سایه افتاد (یک!)
لای مشتام جای خودکار (دو!)
خمار چشم، می پیچه به هم اوضام چرت
اتاق چرک، انگار دفنه زیر طوفان شن
مواظب، گرفتم به سر کُلام سِفت
وابَستگی، وارَستِگی، کُدام یک؟
[ورس چهار]
وقتی خیابون ها جا مردم شده پر پلیس
مهاجرت میشه تنها میانبر گریز
بهتر اینه که جای لباس پلوخوری
جلو آینه جلیقه ضد گلوله پرو کنی
همه پوست ها زبر و کلفت تر از کروکودیل
علنی تر از اینه که بخواهیم قلو کنیم
اتاق فکر حقیقت ها تَهِ هلفدونی
فک رو پلمپ کنی یا فکّ پلمپ کنی؟
هر چی گفتیم آقا اینجا غربال می خواد
می‌بُرید کار خودشو انجام می‌داد
هر نفر بعد نقض نفر قَبله
چه فرقی داره یک با صد کاندیدا؟ ها؟
کچلِ حسن، حسنِ کچل
آخرسر خلق الله وسط هچله
امنیت رو میگیره میشه مظهر وحشت
خطری ترین تصمیم‌ها تو خلوت بشره
نتیجه از جمیع داده‌ها
ایران قشنگه ولی از نگاه شازده ها
فضل پدر چه لطفی داره واسه ما؟
که بابا فاضل بود و فرزند شده فاضلاب!
دریغا، که گرسنه ترینی توی غنی ترین خاک
که دنیا مدرن و ما تو عمیق‌ترین خواب
که تصویر ها زشته توی ظریف ترین قاب
که تصمیم‌های اشتباه تو ضعیف ترین
راه ممکن، در اصل ما بازیچه
ما طرفیم با نارسیست آزار پیشه
از فساد نگو وقتی که بازار هیچه
خب دست که بسته باشه پا باز میشه
ما نگاه را از عقربه کندیم
واسه نجاتمون دغدغه مندیم
ما واسه اینا عین یه جدول حلّیم
میدونن هر جا بریم عین کفتر جلیم
تصویر ها رد میشه از زیر چشما همه
تو دست میکشی الباقی رو میکشه لبت
کرختی میاد سراغ نیمه چپت
روز یعنی فقط انتظار پیله ی شبت
ریزش برف رو سینه شهر
تا پیچش برگ رو سیم کش برق
مدام یه سواله که ضمیمه شعرمه
اینه که آیا بینش کم از بیم شکمه؟
اینه حال ملّتی که در اصل تک به تک حقایق رو میبینه اما از لای میله ها
لاله ها خشکن از اونا که دونسته اسید ریختن به زیر پای ریشه‌ها
اونکه خوابه الان بیدار و برعکس اونی که همواره بیدار خواب زیر خاک
کلی خشم فروخورده که ازت ساخت یه سمبل صبر، لال و بی دفاع
کار؟ پا نمی‌ده پام
زمان بی صاحاب یه لحظه واینمیسته باهام
فقط به لطف شُربِ باده خیسه کام
خودم رو گم کردم من لای گیس یار
تنها شک و تردیده بار کیسه هام
تو این کشمکش داره پاره میشه لام
مینویسم با علم به اینکه پانویسه جام
وای به حال اون که افتاد تو دام این صدا
با ذهنیت هار گرسنه
صرف نظر از اینکه چه کاری درسته
مثل همگان واسه غم نان میدوی
مثل اسبی که زوری شده یار درشکه
دلیل رفتن جاذبه ی خارج نیست
نه! علت دافعه داخله
فراری دادن یک قافله ی غافله
یه مریض مُسری پی جامعه سالمه
خونه سراسر جدل بحث آشوب
پدر که به ما داد فقط اخم هاشو
بچه‌های دوستشو بغل کرد با شوق
به ما که می رسید کمربند وا شد
شک و شُبهه جای ایمان
یه مغز مونده لای سیمان
و کله گنده های بی نام
به سمت قلّه های ایران
خب اصل کاری توپ جمع کنه
اون چوپونه که میخواد آدمهارو گوسفند کنه
وظیفه مسئول فقط دستور به سرکوب اونه
که بهش وظیفه ها را گوشزد کنه و لاغیر
این آدما رو شکار دیده برای صید
شعار میده فردا بله الان خیر
وقت جواب به ارباب رجوع سرا غیب
و مابین ناگفته‌ها کلافه ایم
همه از دم کُفری
شخصیت‌های بی ثُباتِ چند قطبی
کار ما داره میگذره از بطری
دادا کالیبر رو ول کن ما هم قُطریم
چنگیز وار اومده از ریشه بکنه
اونی که مالید صد سال راه رو میره یک شبه
ما مثل پروانه نشستیم خیره به شمع خاموش که یک خبر بده دیگه بشنوه
پیله ی من به دیده ی حق
حتی میکشه صمغ از شیره سنگ
ولی یه سواله که ضمیمه شعرمه
اینه که آیا بینش کم از بیم شکمه؟
[ورس پنج]
گوش به زنگه
توش یه جنگه
کل توشه سنگه
رد سایه ها رو بگیر
خودت می رسی به چراغ جاده ها
وقتی فصل آخر این مملکت رو خزان دیدی
می بینی عدل و انصاف واسه همه تساوی نی
تو صف روادیدی، صبح دم اذان میری
فردا تو خیابون غریبه محو تصاویری
از سر صبح واسه نون شبت بساط چیدی
سبک زندگیرو عوض می کنی اگه فضا دیدی
یا پالتو پوست گرگ تنت به سگت غذا میدی
کله سوت کشید از بس که ما این همه تضاد دیدیم
کاش میشد بگم مثبت اندیشم
این چشم ها هر جا میرن لنز مستند میشن
وقتی هیچی می بینی پیش نمیره طبق نقشه
میگی همین آلونک توو بیابون یه لنگه کفشه
ولی مهمون تو کاخ میزبان هم معذبه
کالبدش رو زمین و از درونش معلقه
حتی اگه مدرنیزه تو دی.ان.اِیِ ش رسوخ کنه
باز بین وطن و بی وطنی مردده
اینجا دغدغه رو دانش و علوم و اسراره
میگن هدف محققه ولی با رفع پیش نیاز
حیات تا وفات رو اصول و برنامه
میپرسه تو برنامت چیه؟ میگم هرچی پیش بیاد
وقت صرف تولید سرا گرم کالا
تاریخشون دقیقه، من میگم ایشالله
انگ واژه جهان سوم سبب میشه
ایده هام به محض زاده شدن کفن پیچه
غرب یعنی منطق یه غزل پیشه
جدیت سردی که با خنده بزک میشه
قصه مهاجری که تو خاک وطن ریشه کرده
ولی در حال وداع از اون طرف شیشه
تو پیچی که حتی بلد گیجه
یه نگاه از ما هزار و یک قدم پیشه
مثل مورچه ای که زیر خاکه
تو ظرف شیشه ای نمیدونه هر لحظه داره رصد میشه
من واسه بیان حرفام دنبال مثال بهترم
فصلی ندیدم توو کتاب کشورم
من تلنبار خاطره از هزار و یک شبم
گوشامو باد می کنم خودم صدامو بشنوم
گوش به زنگه

جهت حمایت از آهنگ بیم یاس لطفا با مراجعه به لینک زیر ویدیو را در یوتیوب تماشا کنید

مشاهده ویدیو در یوتیوب

دانلود و متن اهنگ وطن حمید هیراد

دانلود و متن اهنگ وطن حمید هیراد

با ما نمیسازد دگر این روزگار لعنتی!
آی مردم، آی مردم…
پروانه ای در پیله ام؛ زندانی بی حیله ام…
آی مردم آی مردم!
ای آن که مرا با ضرب تبر؛ از ریشه جدا کردی…
شادی که زدی تیری به دلم؛ اما تو خطا کردی
وطن ای مادر غم دیده ام؛ وطن جان به لب رسیده ام…
وطن دردت به جانم! دردت به جانم…
وطن ای مادر غم دیده ام؛ وطن جان به لب رسیده ام…
وطن دردت به جانم! دردت به جانم…
بار امانت برده شد؛ حقی به ناحق خورده شد!
کی خاطری آزرده شد؟ آی مردم آی مردم!
یار دبستانی من؛ با من و همراه منی…
چوب الف بر سر ما؛ بغض منو آه منی
آی مردم، آی مردم
وطن ای مادر غم دیده ام؛ وطن جان به لب رسیده ام…
وطن دردت به جانم! دردت به جانم…
وطن ای مادر غم دیده ام؛ وطن جان به لب رسیده ام…
وطن دردت به جانم! دردت به جانم…


دانلود اهنگ وطن حمید هیراد [320]

دانلود اهنگ وطن حمید هیراد [128]

دانلود آهنگ شعله ور (نه من بیهوده گرد کوچه و بازار میگردم) همایون شجریان

دانلود آهنگ شعله ور (نه من بیهوده گرد کوچه و بازار میگردم) همایون شجریان


نه من بیهوده گرد کوچه و بازار میگردم

مذاق عاشقی دارم پی دیدار میگردم

خدایا رحم کن بر من پریشان وار می گردم

خطا کارم گناهکارم به حال زار می گردم

شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم

سخن مستانه می گویم ولی هوشیار می گردم

گهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم

غلام شمس تبریزم قلندروار می گردم


دانلود و متن اهنگ لالای شیرین زبونم مرتضی باب

دانلود و متن اهنگ لالای شیرین زبونم مرتضی باب

لالای لای لای عزیزوم؛ لالای دار و ندارم
خدا خیرش نده هر کی کرد ای درد و بارم!
لا لای شیرین زوونم؛ خدا دردت و جونم!
و زندت ری نداشتم؛ بل سر مردت بخونم
لالای زندیم عذابه… لالای کی چی ربابه…
لالای لای هر کی دی؛ داغِ بچش حونش خرابه!
لالای سهتم بلالوم! لالای اشکه سه بالوم…
دلم خش بی تو ایمونی؛ ایابی مرد مالوم
لالای لای رودم هی په چه؛ بلی بی سرم آوردی
لالای لای لای عزیزم؛ رهتی و نونی چه وم کردی

و روز هیچ مسلمونی؛ نیایه حال و روز مو
ک بردم ایپکه ار بشنفه ای اه و سوز مو…
خدایا سیم بیومه؛ همه ی دردت عزیزوم!
خدایا سیم بیومه؛ رنگ و ری زردت عزیزم!
سر ره مرگت ای دا؛ خدایا اینشسوم…
لالای لای سیم بیومه؛ ای خدا مرگت عزیزم!
وری حونم امیدم؛ و زندیم ناامیدم…
وری بعدت و زندی روز خش دیدم ندیدم
وری روی بی زوونم! وری روی رهته جونم!
مو بعدت زنده ویسوم نیترم نه نیکشونم…

دانلود و متن اهنگ ادمیت معین

از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید
آدمیت مرده بود گرچه آدم زنده بود

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود گرچه آدم زنده بود

من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر
حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم

صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان می کنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردان با جان انسان می کنند

صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است

دانلود و متن آهنگ شیخم به طنز گفت حرام است می مخور محمدرضا شجریان

دانلود و متن آهنگ شیخم به طنز گفت حرام است می مخور محمدرضا شجریان

اهنگ ترک عشق شاهد استاد محمد رضا شجریان که یکی از ماندگار ترین اهنگ های ایشان است امیدوارم از این اهنگ لذت ببرید

شیخم به طنز گفت: حرام است، مِی، مَخور

گفتم به چشم، گوش به هر خَر نمیکنم

(حافظ)

من ترک عشق بازی و ساغر نمی کنم

صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم

باغ بهشت و سایه طوبی و قصر حور

با خاک کوی دوست برابر نمی کنم

تلقین درس اهل نظر یک اشارت است

کردم اشارتی و مکرر نمی کنم

هرگز نمی شود ز سر خود خبر مرا

تا در میان میکده سر بر نمی کنم

شیخم به طنز گفت حرام است می، مخور

گفتم به چشم، گوش به هر خر نمی کنم

پیر مغان حکایت معقول می کند

معذورم ار محال تو باور نمی کنم

این تقویَم بس است که چون زاهدان شهر

ناز و کرشمه بر سر منبر نمی کنم

ناصح به طعنه گفت برو ترک عشق کن

محتاج جنگ نیست برادر نمی کنم

حافظ جناب پیر مغان مأمن وفاست

من ترک خاک بوسی این در نمی کنم

چندان که گفتم غم با طبیبان

درمان نکردند مسکین غریبان

آن گل که هر دم در دست بادست

گو شرم بادش از عندلیبان

ما درد پنهان با یار گفتیم

نتوان نهفتن درد از طبیبان

یا رب امان ده تا بازبیند

چشم محبان روی حبیبان

درج محبت بر مهر خود نیست

یا رب مبادا کام رقیبان

حافظ نگشتی رسوای گیتی

گر می‌شنیدی پند ادیبان